گوگل و ديگر شياطين (قسمت دوم)
گوگل و ديگر شياطين (قسمت دوم)
گوگل و ديگر شياطين (قسمت دوم)
هر دوشنبه عصر، بیش از یک دو جین از مدیران ردهبالای گوگل در اتاق مدیران گوگلپلکس در ماونتینویوی کالیفرنیا گرد هم میآیند. این جلسه هفتگی که به Execute مشهور است، تابستان گذشته با یک مأموریت مشخص برگزار شد: گرد آوردن فرماندهان تقریباً مستقل گروههای پراکندهشده محصولهای مختلف گوگل در یک اتاق و هماهنگسازی اسلوبهای ناهمخوان آنها. یکی از دو بنیانگذار گوگل، سرگئی برین اداره جلسه را بر عهده دارد؛ در کنار مدیرعامل جدید شرکت لری پیج و مدیرعامل سابق اریک اشمیت. هدف ناگفته، نجات غول جستوجو از خشک شدن و انعطافناپذیر شدن شرکت است که میتواند سرنوشت شرکتهای بزرگ باشد و آنها را فلج کند. کار آسانی نیست، زیرا گوگل تودهای از عناصر متمایز و گاه متضاد است. مجموعهای از بخشهایی که گاهي با نیتها و نتایج متفاوت کار میکنند. از جمله فرماندهان حاضر در جلسه میتوان از این افراد نام برد: اندی روبین که سرپرست سیستمعامل آندروئید برای تلفنهاي همراه است؛ سالار کمانگر که سرپرست سایت بهاشتراکگذاری ویدیوی شرکت است و ویک گاندوترا که در رأس پروژه سری گوگل برای نبرد با مشهورترین شبکه اجتماعی جهان جای دارد. پیج کمی قبل از یک جلسه Execute در اواخر ژانویه، در یک گفتوگوی تلفنی با بلومبرگ بیزنسویک میگوید: «لازم بود مدیران محصولهای مختلف را دور هم جمع کنیم تا درباره نقاط یکپارچگی بحث کنیم. هر بار که ابعاد شرکت را گسترش میدهیم، لازم است روند کارها را طوری ادامه دهیم که اطمینان یابیم سرعت، ضربآهنگ و اشتیاق ما حفظ شدهاست.»
کمانگر بهتازگی در گسترش فهرست اقلام یوتوب تغییر دیدگاه داده است. بهجای بهدست آوردن برنامههای حرفهای از تلویزیون کابلی و پخش مستقیم آنها (که چندان خوب پیش نرفت)، او بهدنبال محتوای کیفیتبالای تولیدی توسط مبتديها است1. او میگوید: «ما فکر میکنیم که تلاش برای رقابت با تلویزیون در پخش محتوای یکسانی که مردم از قبل برای آن حق اشتراک پرداخت کردهاند، چندان منطقی نیست. ما میخواهیم پلتفرمی برای مجموعه بعدی کانالها باشیم.» سابقه کاری وُیچیسکی آینه سابقه همقطارش است. او یک فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد با یک MBA از UCLA است که در حقیقت، خالق ابتدایی AdSense بودهاست؛ شریکی برای AdWords که در زمینه یافتن مشتری برای تبلیغهای جستوجوی گوگل در سراسر وب فعال است. او همچنین از نزدیکان مؤسسان نیز بهشمار میآید (برین با خواهر او ازدواج کردهاست) و در روند خرید شرکت تبلیغاتی Double Click به مبلغ 1/3 میلیارد دلار در سال 2007 و شرکت تبلغات موبایل AdMob به مبلغ 750 میلیون دلار در سال 2009 کمککننده بودهاست.
اکنون او به همراه گروهش حرکتهای بعدی گوگل را در حوزه تبلیغات طراحی میکنند. او در حال توسعه ابزارهایی است که کسبوکار آنلاین و آفلاین را ادغام میکنند، مانند سرویس جدیدی که به کاربران اجازه میدهد، موجودی انبار فروشگاههای محلی را جستوجو کنند. شرکتی که سایتی در زمینه ارائه خدمات خرید و فروش در سطح مشتری نهایی فعال دارد ذهن وُیچیسکی اکنون مشغول تهدیدی است که از طرف شرکت Groupon جلوی شرکت قدم علم کرده، و گوگل اواخر سال گذشته سعی کرد آن را بهمبلغ شش میلیارد دلار صاحب شود، اما موفق نشد. او اکنون در این راستا با گروه محلی و کسبوکار الکترونیک گوگل روی توسعه سرویسهای تبلیغاتی برای کسبوکارهای محلی کار میکند. مانند بسیاری از همکارانش او نیز به راههایی میاندیشد که سرویسهای تبلیغاتی گوگل اجتماعیتر شوند. او میگوید: «هر آنچه با جستوجو انجام میدهیم، باید با تبلیغات هم انجام دهیم.»
پیکای اهل تامیلنادوی هندوستان و فارغالتحصیل استنفورد است. او در سال 2004 از یک شرکت سازنده تجهیزات نیمهرسانا با نام Applied Materials جدا شد و به گوگل پیوست. کار نخست او توسعه یک نوارابزار مرورگر بود که جستوجوگر گوگل را به نوار بالای اینترنتاکسپلورر و فایرفاکس اضافه کرد و باعث تولد پروژههای بلندپروازانهتر از این شد. از آنجا که نوارابزار تعداد و تکرار جستوجوها را افزایش داد، پیکای و بنیانگذاران شرکت تصمیم گرفتند، مرورگر خود را که ابزار جستوجو را در دل خود دارد، توسعه دهند. نتیجه مرورگر کروم شد که مبتنی بر کدهای اپنسورس است و در سال 2008 عرضه شد و اکنون ده درصد از کاربران اینترنت در سراسر دنیا از آن استفاده میکنند (براساس آمار شرکت Net Applications). موفقیت کروم، گوگل را متقاعد ساخت از این نیز فراتر رود. پیکای اکنون مسئول توسعه یک سیستمعامل با همین نام نیز محسوب میشود. سیستمعاملی که به نسل جدیدی از کامپیوترهای ارزانقیمت و بسیار کممصرف اجازه میدهد بدون درنگ بالا آیند. همه این کامپیوترها به اینترنت متصل خواهند بود. گروه پیکای در ماه دسامبر نخستین ثمره این پروژه را رونمایی کردند؛ یک لپتاپ معمولی با نام CR-48. دستگاه CR-48 بهطور عمده بازخوردهای منفی دریافت کرد؛ از طرف منتقدانی که اغلب به کامپیوترهای شیک و پرامکانات خو گرفتهبودند. از جهاتی میتوان گفت، Chrome OS نشاندهنده بحران هویت گوگل است و ناتوانی تصمیمگیران ردهبالای شرکت در زمینه اولویتبندی کارآمد منابع و متوقف ساختن پروژههای اضافی. در نهایت، گوگل همین حالا یک سیستمعامل موفق در چنته دارد (آندروئید) و این دو پروژه با هم جور در نمیآیند. پلتفرم اندی روبین به برنامههایی نیاز دارد که از حافظه محلی یک دستگاه دانلود و نصب شوند. در مقابل، کروم برنامههایی را اجرا میکند که در کلاود مینشینند و از استاندارد جدید وب يعني HTML5 استفاده میکنند. چنانکه دنی سولیوان، دبیر بلاگ Search Engine Land میگوید: «روبین و پیکای هر دو پروژههای بزرگی دارند که هر كدام در بخشهايي پيشرو هستند و رشد ميكنند، زیرا گوگل برای استعدادهای خود ارزش قائل است. در این نقطه، بهعنوان ناظر گیج میشوید که چرا آنها هنوز کروم را نگه داشتهاند؟» پیکای چنین تعارضی را نمیبیند و عقیده دارد که او برای تناسب یافتن با خرد جمعی برنامه نمیسازد. او میگوید: «برخی چیزها بلافاصله راه خروج را برای شما فراهم میکنند زیرا کاری را انجام میدهید که با موضوع روز بازار تطابق دارد. من میخواهم اطمینان یابم، چیزی میسازیم که مردم در آینده آن را مفید خواهند یافت.» در حالی که تبلتها و دستگاههای Set-Top Box که در آینده قرار است عرضه شوند، همه از آندروئید استفاده میکنند [مواردي که به گوگل مربوط میشود]، پیکای همچنان حاضر نیست میدان را خالی کند. او میگوید: «ما لایهای از نرمافزار را میسازیم که روی هر نوع سختافزاری که در طول زمان عرضه میشود کار میکند.» این موضوع میتواند تأیید کند که روبین و پیکای رقیب مستقیم یکدیگر هستند. با وجود اینکه هر دو با دو دیدگاه کاملاً متفاوت با یک مشکل یکسان روبهرو میشوند، اما طبق گفته پیکای «احترام متقابل عمیقی» برای یکدیگر قائل هستند. او میگوید: «گمان نمیکنم کسی بتواند خارج از گوگل [در شرکت دیگری] چنین کاری انجام دهد.»
موتور جستوجو نیز همانند بسیاری از بخشهای دیگر گوگل به تازگي تحت حمله بودهاست. کارشناسان بازار و برخی بلاگرهای حوزه فناوری اظهار داشتهاند، بهتازگی دیده شده این موتور جستوجو نتایجی حاوی سایتهای بیمحتوا برمیگرداند، مواردی مانند محتوای بیارزشی که بهصورت ماشینی تولید شده یا صفحات پرسش و پاسخی که کاربران ایجاد کردهاند. مارکو آرمنت کارآفرین، در یکی از پرخوانندهترین پستهای اخير خود در بلاگش مينويسد: «اکنون جستوجو با گوگل همانند پرسیدن یک سؤال از فروشندگان گرسنه، مضطرب و بیثابت در میانه یک بازار شام پرجمعیت است که همه آنها نیز ادعا میکنند پاسخ را در آستین دارند.» در حالیکه این احساس از نظر سینگال مورد مباحثه است، گوگل بهتازگی بهدنبال پیگیري شکایات است. مت کاتس که از دفتر مشترکی با سینگال استفاده میکند، در یک پست بلاگ در 21 ژانویه وعده داد، شرکتهایی که صفحههایی با محتوای بیکیفیت تولید میکنند و از ترفندهایی برای گول زدن فناوری گوگل استفاده میکنند تا آشکارا در نتايج جستوجو ظاهر شوند، متنبه خواهند شد. زمانی که نشريه نیویورک تایمز در ماه دسامبر از یک فروشنده عینک کلاهبردار خبر داد که در جستوجوهای گوگل رده بالایی داشت، سینگال گروهی تشکیل داد که در عرض سه روز تکنیک Signals را عرضه کردند، یعنی نشانههایی که میتوانند در قائل شدن تمایز بین فروشندگان و تاجران متقلب و درستكار کمککننده باشند. طبق گفته او اکنون چنین فروشندگانی بهشکل سنگینی متنبه شدهاند و در نتایج جستوجو تقریباً دیده نمیشوند.
اگر در سراسر شرکت یک فراخوان گسترده مبنی بر یکپارچهسازی ویژگیهای اجتماعي وجود داشتهباشد، سینگال هنوز آن را نشنیدهاست. او هنوز مشکوک است که آیا دادههای اجتماعی میتوانند بهطرز قابل توجهی روی کیفیت جستوجوها تأثیر مثبت بگذارند یا خیر. برای بحث روی این موضوع او مثال میزند که اگر کسی در جستوجوی یک ماشین ظرفشویی جدید باشد، پیشنهادهای دوست آن شخص میتواند مفید باشد، اما توصیههای متمرکز یک متخصص امر در میان نتایج جستوجو بسیار باارزشتر خواهد بود. او اشاره میکند، هماکنون محتوای موجود در سرویسهای خبررسانی جمعی یکپارچه شدهاند و دادههای شبکههای اجتماعی نیز بهآسانی در اختیار است. اما آیا بهطور مشخص محتوا و متن موجود در رسانههای اجتماعی میتواند جستوجو را مرتبطتر سازد؟ او در پاسخ میگوید: «شاید، شاید هم نه. [رسانه] اجتماعی فقط یک سیگنال است. یک سیگنال کوچک.»
اینکه رسانه اجتماعی چگونه دنیای گوگل را تغییر میدهد یا تأثیری در این دنیا نمیگذارد، موضوع جلسههای هفتگی Execute در گوگل است و این موضوع به بار بزرگترین چالش لری پیج بهعنوان مدیرعامل جدید گوگل اضافه میکند. پیج برای مدیران قدرتمندی که خصلتهای خاص خود را دارند، دامنه خود را میشناسند و برنامه پرتکاپوی خود را دارند، ارزش قائل است. تمام این ستارههای در حال طلوع باید با هم کار کنند. گروه موبایل باید با گروههای نوپای کسبوکار الکترونیک و محلی همکاری کند. دیدگاه نرمافزارمحور آندروئیدی روبین به آینده باید بتواند در کنار تلاش پیکای برای Chrome OS بسیار باز و تحتوب قرار بگیرد و واحد جستوجوی سینگال باید علاقهمندیهای مشترک خود را با ویک گاندوترا و فرماندهان جدید اجتماعی پیدا کند. آیا آنها میتوانند همزمان با تأمین نیاز لری پیج در زمینه سرعت، طرحهای خود را نیز با یکدیگر یکپارچه کنند؟ در بعضی نقاط، شاید پیج مجبور شود از برخی بحثهای فلسفی بگذرد، محدودیتهايي را برای فضای باز خورههای کامپیوتر تعیین کند و تصمیمهای سختی بگیرد. این کار خیلی «گوگلی» نیست، اما چالش اصلی گوگل 3,0 محسوب ميشود.
ارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb/span>
کهنهسربازان
کمانگر بهتازگی در گسترش فهرست اقلام یوتوب تغییر دیدگاه داده است. بهجای بهدست آوردن برنامههای حرفهای از تلویزیون کابلی و پخش مستقیم آنها (که چندان خوب پیش نرفت)، او بهدنبال محتوای کیفیتبالای تولیدی توسط مبتديها است1. او میگوید: «ما فکر میکنیم که تلاش برای رقابت با تلویزیون در پخش محتوای یکسانی که مردم از قبل برای آن حق اشتراک پرداخت کردهاند، چندان منطقی نیست. ما میخواهیم پلتفرمی برای مجموعه بعدی کانالها باشیم.» سابقه کاری وُیچیسکی آینه سابقه همقطارش است. او یک فارغالتحصیل دانشگاه هاروارد با یک MBA از UCLA است که در حقیقت، خالق ابتدایی AdSense بودهاست؛ شریکی برای AdWords که در زمینه یافتن مشتری برای تبلیغهای جستوجوی گوگل در سراسر وب فعال است. او همچنین از نزدیکان مؤسسان نیز بهشمار میآید (برین با خواهر او ازدواج کردهاست) و در روند خرید شرکت تبلیغاتی Double Click به مبلغ 1/3 میلیارد دلار در سال 2007 و شرکت تبلغات موبایل AdMob به مبلغ 750 میلیون دلار در سال 2009 کمککننده بودهاست.
اکنون او به همراه گروهش حرکتهای بعدی گوگل را در حوزه تبلیغات طراحی میکنند. او در حال توسعه ابزارهایی است که کسبوکار آنلاین و آفلاین را ادغام میکنند، مانند سرویس جدیدی که به کاربران اجازه میدهد، موجودی انبار فروشگاههای محلی را جستوجو کنند. شرکتی که سایتی در زمینه ارائه خدمات خرید و فروش در سطح مشتری نهایی فعال دارد ذهن وُیچیسکی اکنون مشغول تهدیدی است که از طرف شرکت Groupon جلوی شرکت قدم علم کرده، و گوگل اواخر سال گذشته سعی کرد آن را بهمبلغ شش میلیارد دلار صاحب شود، اما موفق نشد. او اکنون در این راستا با گروه محلی و کسبوکار الکترونیک گوگل روی توسعه سرویسهای تبلیغاتی برای کسبوکارهای محلی کار میکند. مانند بسیاری از همکارانش او نیز به راههایی میاندیشد که سرویسهای تبلیغاتی گوگل اجتماعیتر شوند. او میگوید: «هر آنچه با جستوجو انجام میدهیم، باید با تبلیغات هم انجام دهیم.»
وفادار
پیکای اهل تامیلنادوی هندوستان و فارغالتحصیل استنفورد است. او در سال 2004 از یک شرکت سازنده تجهیزات نیمهرسانا با نام Applied Materials جدا شد و به گوگل پیوست. کار نخست او توسعه یک نوارابزار مرورگر بود که جستوجوگر گوگل را به نوار بالای اینترنتاکسپلورر و فایرفاکس اضافه کرد و باعث تولد پروژههای بلندپروازانهتر از این شد. از آنجا که نوارابزار تعداد و تکرار جستوجوها را افزایش داد، پیکای و بنیانگذاران شرکت تصمیم گرفتند، مرورگر خود را که ابزار جستوجو را در دل خود دارد، توسعه دهند. نتیجه مرورگر کروم شد که مبتنی بر کدهای اپنسورس است و در سال 2008 عرضه شد و اکنون ده درصد از کاربران اینترنت در سراسر دنیا از آن استفاده میکنند (براساس آمار شرکت Net Applications). موفقیت کروم، گوگل را متقاعد ساخت از این نیز فراتر رود. پیکای اکنون مسئول توسعه یک سیستمعامل با همین نام نیز محسوب میشود. سیستمعاملی که به نسل جدیدی از کامپیوترهای ارزانقیمت و بسیار کممصرف اجازه میدهد بدون درنگ بالا آیند. همه این کامپیوترها به اینترنت متصل خواهند بود. گروه پیکای در ماه دسامبر نخستین ثمره این پروژه را رونمایی کردند؛ یک لپتاپ معمولی با نام CR-48. دستگاه CR-48 بهطور عمده بازخوردهای منفی دریافت کرد؛ از طرف منتقدانی که اغلب به کامپیوترهای شیک و پرامکانات خو گرفتهبودند. از جهاتی میتوان گفت، Chrome OS نشاندهنده بحران هویت گوگل است و ناتوانی تصمیمگیران ردهبالای شرکت در زمینه اولویتبندی کارآمد منابع و متوقف ساختن پروژههای اضافی. در نهایت، گوگل همین حالا یک سیستمعامل موفق در چنته دارد (آندروئید) و این دو پروژه با هم جور در نمیآیند. پلتفرم اندی روبین به برنامههایی نیاز دارد که از حافظه محلی یک دستگاه دانلود و نصب شوند. در مقابل، کروم برنامههایی را اجرا میکند که در کلاود مینشینند و از استاندارد جدید وب يعني HTML5 استفاده میکنند. چنانکه دنی سولیوان، دبیر بلاگ Search Engine Land میگوید: «روبین و پیکای هر دو پروژههای بزرگی دارند که هر كدام در بخشهايي پيشرو هستند و رشد ميكنند، زیرا گوگل برای استعدادهای خود ارزش قائل است. در این نقطه، بهعنوان ناظر گیج میشوید که چرا آنها هنوز کروم را نگه داشتهاند؟» پیکای چنین تعارضی را نمیبیند و عقیده دارد که او برای تناسب یافتن با خرد جمعی برنامه نمیسازد. او میگوید: «برخی چیزها بلافاصله راه خروج را برای شما فراهم میکنند زیرا کاری را انجام میدهید که با موضوع روز بازار تطابق دارد. من میخواهم اطمینان یابم، چیزی میسازیم که مردم در آینده آن را مفید خواهند یافت.» در حالی که تبلتها و دستگاههای Set-Top Box که در آینده قرار است عرضه شوند، همه از آندروئید استفاده میکنند [مواردي که به گوگل مربوط میشود]، پیکای همچنان حاضر نیست میدان را خالی کند. او میگوید: «ما لایهای از نرمافزار را میسازیم که روی هر نوع سختافزاری که در طول زمان عرضه میشود کار میکند.» این موضوع میتواند تأیید کند که روبین و پیکای رقیب مستقیم یکدیگر هستند. با وجود اینکه هر دو با دو دیدگاه کاملاً متفاوت با یک مشکل یکسان روبهرو میشوند، اما طبق گفته پیکای «احترام متقابل عمیقی» برای یکدیگر قائل هستند. او میگوید: «گمان نمیکنم کسی بتواند خارج از گوگل [در شرکت دیگری] چنین کاری انجام دهد.»
ارباب موتورخانه
موتور جستوجو نیز همانند بسیاری از بخشهای دیگر گوگل به تازگي تحت حمله بودهاست. کارشناسان بازار و برخی بلاگرهای حوزه فناوری اظهار داشتهاند، بهتازگی دیده شده این موتور جستوجو نتایجی حاوی سایتهای بیمحتوا برمیگرداند، مواردی مانند محتوای بیارزشی که بهصورت ماشینی تولید شده یا صفحات پرسش و پاسخی که کاربران ایجاد کردهاند. مارکو آرمنت کارآفرین، در یکی از پرخوانندهترین پستهای اخير خود در بلاگش مينويسد: «اکنون جستوجو با گوگل همانند پرسیدن یک سؤال از فروشندگان گرسنه، مضطرب و بیثابت در میانه یک بازار شام پرجمعیت است که همه آنها نیز ادعا میکنند پاسخ را در آستین دارند.» در حالیکه این احساس از نظر سینگال مورد مباحثه است، گوگل بهتازگی بهدنبال پیگیري شکایات است. مت کاتس که از دفتر مشترکی با سینگال استفاده میکند، در یک پست بلاگ در 21 ژانویه وعده داد، شرکتهایی که صفحههایی با محتوای بیکیفیت تولید میکنند و از ترفندهایی برای گول زدن فناوری گوگل استفاده میکنند تا آشکارا در نتايج جستوجو ظاهر شوند، متنبه خواهند شد. زمانی که نشريه نیویورک تایمز در ماه دسامبر از یک فروشنده عینک کلاهبردار خبر داد که در جستوجوهای گوگل رده بالایی داشت، سینگال گروهی تشکیل داد که در عرض سه روز تکنیک Signals را عرضه کردند، یعنی نشانههایی که میتوانند در قائل شدن تمایز بین فروشندگان و تاجران متقلب و درستكار کمککننده باشند. طبق گفته او اکنون چنین فروشندگانی بهشکل سنگینی متنبه شدهاند و در نتایج جستوجو تقریباً دیده نمیشوند.
اگر در سراسر شرکت یک فراخوان گسترده مبنی بر یکپارچهسازی ویژگیهای اجتماعي وجود داشتهباشد، سینگال هنوز آن را نشنیدهاست. او هنوز مشکوک است که آیا دادههای اجتماعی میتوانند بهطرز قابل توجهی روی کیفیت جستوجوها تأثیر مثبت بگذارند یا خیر. برای بحث روی این موضوع او مثال میزند که اگر کسی در جستوجوی یک ماشین ظرفشویی جدید باشد، پیشنهادهای دوست آن شخص میتواند مفید باشد، اما توصیههای متمرکز یک متخصص امر در میان نتایج جستوجو بسیار باارزشتر خواهد بود. او اشاره میکند، هماکنون محتوای موجود در سرویسهای خبررسانی جمعی یکپارچه شدهاند و دادههای شبکههای اجتماعی نیز بهآسانی در اختیار است. اما آیا بهطور مشخص محتوا و متن موجود در رسانههای اجتماعی میتواند جستوجو را مرتبطتر سازد؟ او در پاسخ میگوید: «شاید، شاید هم نه. [رسانه] اجتماعی فقط یک سیگنال است. یک سیگنال کوچک.»
اینکه رسانه اجتماعی چگونه دنیای گوگل را تغییر میدهد یا تأثیری در این دنیا نمیگذارد، موضوع جلسههای هفتگی Execute در گوگل است و این موضوع به بار بزرگترین چالش لری پیج بهعنوان مدیرعامل جدید گوگل اضافه میکند. پیج برای مدیران قدرتمندی که خصلتهای خاص خود را دارند، دامنه خود را میشناسند و برنامه پرتکاپوی خود را دارند، ارزش قائل است. تمام این ستارههای در حال طلوع باید با هم کار کنند. گروه موبایل باید با گروههای نوپای کسبوکار الکترونیک و محلی همکاری کند. دیدگاه نرمافزارمحور آندروئیدی روبین به آینده باید بتواند در کنار تلاش پیکای برای Chrome OS بسیار باز و تحتوب قرار بگیرد و واحد جستوجوی سینگال باید علاقهمندیهای مشترک خود را با ویک گاندوترا و فرماندهان جدید اجتماعی پیدا کند. آیا آنها میتوانند همزمان با تأمین نیاز لری پیج در زمینه سرعت، طرحهای خود را نیز با یکدیگر یکپارچه کنند؟ در بعضی نقاط، شاید پیج مجبور شود از برخی بحثهای فلسفی بگذرد، محدودیتهايي را برای فضای باز خورههای کامپیوتر تعیین کند و تصمیمهای سختی بگیرد. این کار خیلی «گوگلی» نیست، اما چالش اصلی گوگل 3,0 محسوب ميشود.
پينوشتها:
1- لازم بهذکر است که چنین دیدگاهی در کره جنوبی تجربه شده و استقبال بسیار زیادی از آن شدهاست. در این کشور بهتازگی صدها کانال تلویزیونی IPTV تأسیس شده که بهطور عمده به پخش محتوای کیفیتبالای تولیدشده توسط برنامهسازان مبتدي و مردم عادی میپردازند.
منبع:ماهنامه شبکهارسال توسط کاربر محترم سایت : hasantaleb/span>
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}